، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه سن داره

مهراد

به دنیا اومدن یه فرشته

1388/10/27 8:32
نویسنده : مامان مهراد
177 بازدید
اشتراک گذاری

امروز که  با نی نی وبلاگ  آشنا شدم و تصمیم گرفتم خاطراتت رو ثبت کنم ، 3 سال و 8 ماهته  ولی دوست دارم برگردم به  قبل ترها  از روزی شروع کنم  که تو به دنیا  اومدی  ، ساعت 6 صبح روز  شنبه بود که با بابا و خاله لیلا رفتم بیمارستان تهران کلینیک ،تقریبا دیشب رو نخوابیدمو و نگران امروز بودم ، وسایلات رو از قبل آماده کرده بودم و توی ساک خوشگلت چیده بود ، یه ساک خوشگل بچه گونه به رنگ سبز سیب کالی که مامانینا برای سیسمونیت گرفته بودن ،  بعد از معاینه و اقدامات اولیه رفتم اتاق عمل  ، وقتی 5 ماهم بود بهم گفته بودن که بچم پسره ولی سونوگرافی  هفته آخر گفته بود که بچه دختره ، از اینکه  داشتی به دنیا می اومدی خیلی خوشحال بودم و تقریبا  مطمءن بودم که بچه من پسره . برای انتخاب اسمت  به سایتهای اسمهای ایرانی و ثبت احوال و اسمهای پسر و ... همه جا سرزده بودم ، کتاب اسم هم گرفته بودم ، آخه خیلی دلم میخواست اسمت ایرانی و با مفهوم باشه تا اینکه مهراد رو برات انتخاب کردیم به مفهوم بخشنده و بزرگوار و جوانمرد لبخند

 وقتی به دنیا اومدی 3/400kg بودی  ، واقعا حس شیرینی بود در آغوش کشیدن فرزندی که از وجود خود آدمه ، یه عشق واقعی ، بدون توقع ، یه دوست داشتن بدون انتظار ، انگار تمام شیرینی های زندگی خلاصه میشد توی در آغوش کشیدن و لمس موهات و تماشا کردن شیر خوردنت ، فردای اون روز منو مرخص کردن اما تو چون زردی داشتی تو اتاق پرتو باید میموندی ، به خاطر همین منم نیومدم خونه و پیشت موندم  ، سومین روز تولدت  با آجی مونا و خاله لیلا آوردیمت خونه مامانی و  برات  گوسفند قربونی کردیم .♥

 

.

امیدوارم این دنیا برات جایی برای دستیابی به آرزوهای قشنگت باشه 

دوست دارم 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهراد می باشد