، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه سن داره

مهراد

یه سیزده بدر به یادموندنی

1390/1/13 19:32
نویسنده : مامان مهراد
199 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزه دلم سیزدهم فروردین سال 90 هم یه سیزده به در متفاوت و به یادموندنی بود ، چون خاله لیلا کمرش درد میکرد و نمیتونست بیاد پارک ماهم تصمیم گرفتیم سیزده به در بریم خونه خالینا و اونجا دور هم باشیم ، آخه پسر گلم دور هم بودن از همه چی مهمتره ، اون روز تو حسابی آتیش سوزوندی ، میز پذیرایی رو برداشته بودی و هل میدادی رو پارکت خونه باهاش ماشین بازی میکردی ، آجی مونا و آجی مهسا آش دوغ آماده کرده بودند ، عمو حسین و عمو وحید و بابا هم رفتند بالا پشت بوم خونه خالینا و جوجه آماده کردند ، خاصه که حسابی خوش گذشت ، عصری هم رفتیم پارک و بازی کردیم ، با عمو وحید و آجی مونا و آجی مهسا ، داداش متین ، دایی اکبر رفتیم بوستان جانبازان ، تو خیلی دوست داشتی بدمینتون بازی کنی ولی آخه خیلی کوچولویی گللللللللللم لبخند 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهراد می باشد